1- تنوع: اقتصاد ایران بسیار بزرگتر از بخش نفت و گاز است.
در شرایط فعلی ایران کمترین وابستگی به نفت خام و گاز در بین کشورهای عمده تولید کننده نفت خاورمیانه را دارد. در سال 2014 درآمدهای دولت ایران از نفت و گاز کمتر از درآمدهایش از سایر درآمدهای مالیاتی بود. در همان سال، تنها 23 درصد از ارزش افزوده ناخالص واقعی این کشور از نفت و گاز بود. این رقم را میتوان با 30 درصد در امارات متحده عربی، 40 درصد در عربستان صعودی، 50 درصد در کویت و 51 درصد در قطر مقایسه کرد. اقتصاد ایران از یک بخش قوی برخوردار است که 50 درصد از اقتصاد این کشور را به خود اختصاص میدهد. بخشهای عمده فروشی و خرده فروشی در کنار بخشهای املاک و ساخت و ساز سهم بیشتری نسبت به نفت و گاز از اقتصاد را به خود اختصاص میدهند. تولیدات کارخانهای نیز حدود 10 درصد از آن را تشکیل میدهد.
2- آموزش: تعداد مهندسان فارغ التحصیل از دانشگاههای ایران با ایالات متحده برابر است.
36 درصد از فارغ التحصیلان دانشگاهی ایران در سال 2013 مدرک مرتبط با مهندسی دریافت کرده اند که ایران را در بین 5 کشور بالای جهان از منظر تعداد فارغ التحصیلان مهندسی قرار داده است. تقریبا برابر ایلات متحده و بالاتر از ژاپن و کره جنوبی.
3- رفاه روبه افزایش: تعداد خانوارهای ایرانی که درآمدی بیش از 20 هزار دلار دارند بیش از چین، هند و برزیل است.
تقریبا 45 درصد از خانوارهای ایرانی از درآمد تقریبی بیش از 20 هزار دلار در سال برخوردارند. خانوارهایی که در این سطح درآمدی قرار دارند با عنوان «خانوارهای مصرفی» شناخته میشوند. بر اساس تحلیلهای موسسه جهانی مکنزی (MGI)[1]، حتی بدون گذار به شرایط پسا تحریم، انتظار بر این است که این نسبت در طی دهه آینده به 48 درصد افزایش یابد. سهم کنونی خانوارهای مصرفی ایران تقریبا چهار برابر سهم آن در چین (12 درصد) و هند (11 درصد) میباشد. از بین کل کشورهای بریکس[2] تنها کشور روسیه است که از نظر درصد خانوارهای بادرآمد بیش از 20 هزار دلار، با ایران تناسب دارد.
4- شهرنشینی: تولید ناخالص داخلی شهر تهران بیش از بمبئی است.
هشت شهر ایران بیش از یک میلیون نفر سکنه دارد، که بزرگترین آنها تهران- پایتخت با بیش از 10 میلیون نفر جمعیت ساکن میباشد. با حدود سه چهارم جمعیت شهرنشین، دو برابر بیش از هندوستان شهری شده است و همچنین تنه به تنه چندین کشور اروپایی شرقی و غربی از جمله ایتالیا، پرتغال، اتریش و ایرلند میزند. این کشور همچنین بسیار پیش روتر از کشور چین، با درصد شهرنشینی حدود 56 درصد، میباشد. تولید ناخالص داخلی شهر تهران که هموزن منچستر و هلسینکی است از بمبئی، دوبلین، بوداپست، مانیل و ورشو بیشتر است.
5- فرهنگ کارآفرینی: یک فرهنگ کسب و کار چند صد ساله همچنان در این سرزمین جریان دارد.
شما ممکن است شرکتهایی همچون آمازون و اوبر را در ایران نیابید چون شرکتهای آمریکایی از محدودیتهای قانونی فروش در این کشور برخوردارند. اما این به معنی این نیست که ایرانیان دچار قحطی دیجیتالی باشند. برعکس، ورژنهای داخلی ایرانی از تمامی این سرویسها سربرآورده اند. از جمله شرکتهایی چون شیپور، ایسام، کافه بازار، کلوب و یکی از بزرگترین پلاتفرمهای تجارت الکترونیکی در خاورمیانه بهنام دیجی کالا که در سال 2006 تاسیس شد و هر ماه حدود 2.4 میلیون نفر بازدیدکننده جدید دارد.
6- موقعیت مکانی و منطقهای: ایران میتواند دوباره به هابی برای تجارت در منطقه تبدیل شود.
ایران با هفت کشور دیگر، با جمعیتی حدود 430 میلیون نفر مرز مشترک دارد. کشورهای همسایه، نزدیک به 40 میلیون خانوار مصرفی را تشکیل میدهند که پیش بینی میشود تا سال 2025 حدود 5.2 درصد رشد کنند. موسسه جهانی مکنزی پیش بینی کرده است که مرکز ثقل اقتصادی جهان در سال 2025 در مرز کشورهای چین و هند استقرار خواهد یافت که پتانسیلی برای ایران بهوجود میآورد تا بهعنوان یک پل ارتباطی بین شرق و غرب عمل کند. ایران همچنین در موقعیت مکانی خوبی برای تجارت منابع طبیعی قرار گرفته است. مرزهای آبی در جنوب این کشور، مناطقی همچون خلیج فارس و تنگه هرمز برای تجارت نفت خام بسیار حیاتی هستند. علیرغم کاهش مبادلات مرزی ایران طی سالهای اخیر، اما همچنان سهم این مبادلات از [3]GDP این کشور بیش از 30 درصد است.
[2] - BRICS نام گروهی به رهبری قدرتهای اقتصادی نوظهور شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی
[3] - Gross Domestic Product تولید ناخالص داخلی