با هدف توسعه اقتصادی استان گلستان و اشتغالزایی در مناطق محروم و بهمنظور تکمیل زیرساختهای ارتباطی ایران با کشورهای حاشیه دریای خزر و توسعه صادرات غیر نفتی و ترانزیت کالا از روسیه و قزاقستان و بلعکس، نیاز به ارتباط ریلی ایران در اینچهبرون با کشورهای ترکمنستان، قزاقستان و چین به وجود آمد. ضرورت این ارتباط با کشورهای حاشیهی دریای خزر در استان گلستان، نیازی مضاعف به مسیر دریایی را هم نشان میدهد. از آنجا که مردم استان گلستان، حدودا هشت دهه کمتر منفعتی از همجواری با سواحل خزر نصیبشان نشده است، ایجاد بندر چندمنظورهی خواجهنفس میتواند بهقصد رونق اقتصادی، نفسی تازه به کالبد کمجان بنادر این استان بدمد. از این رو مقرر شد تا در جنوب شرقی دریای خزر، بندر خصوصی خواجهنفس ایجاد شود. بر این اساس، در سال 1386 با اخذ مجوزهای مربوطه از دستگاههای اجرایی مرتبط و دریافت مجوز دو ساله در اراضی پسکرانه به مساحت ۱۵۳ هکتار، عملیات اجرایی این بندر آغاز شد تا انتظار طولانی مردم استان گلستان با حضور بخش خصوصی در صنعت دریایی محقق شود. برای آشنایی بیشتر با ساخت، شکلگیری، مشکلات، توسعه و پیشرفت عملیات احداث بندر خصوصی خواجهنفس، پای صحبتهای محمدعلی مازندرانی، مدیرعامل آن نشستهایم که خلاصهای از آن پیش روی شماست.
برای شروع بگویید که سابقهی شما در صنعت دریایی به چه زمانی برمیگردد؟
من از سال 1377 بهطور مستقیم وارد صنعت دریایی شدم. بخشی از فعالیتم دولتی بود و اکنون ۱۳ سال است که وارد بخش خصوصی شدهام. صاحب شناور هستم و در دریاهای خزر، سیاه و در کشورهای همسایه شمالی و جنوبی، در این صنعت سابقهی کار دارم.
چطور شد که بهعنوان مدیرعامل شرکت طرح توسعه بندر خواجهنفس انتخاب شدید؟
پس از ورود گروه اقتصادی شرکت «نخل بارانی پردیس» بهعنوان سهامدار ۷۰ درصد به بندر خواجهنفس، سهامدار اکثریت این گروه با دانستن سابقهی کاریام (13۹۵ ـ 13۹۶)، از من بهعنوان مدیرعامل دعوت کرد. با دعوت ایشان وارد شرکت شدم و اهدافی که باعث شد تا این سمت را بپذیرم را در ادامه توضیح میدهم. اول اینکه علاقه داشتم که بتوانم به کشور و استان خود خدمت کنم و بهنحوی در خدمت مردم باشم. در ثانی، از آنجا که از بدو تقاضا، موقعیت مکانی پیشبینیشده برای ساخت بندر، مناسبترین مکان برای احداث بندر در استان و فاقد مشکل فنی بود و هست، این مسئولیت را پذیرفتم. سومین دلیلم هم، احترام به مطالبهگری و سهمخواهی مردم شریف و مسئولان محترم استان و شهرستان بود، چون این استان بیش از 131 کیلومتر ساحل در دریای خزر دارد، اما متاسفانه در مقایسه با استانهای همجوار ساحلی که هر کدام سه بندر فعال تجاری دارند، محروم است. خلاصه اینکه مسئولیت بندر خواجهنفس را به درخواست سهامداران پذیرفتم و باید بگویم که مسیر هم بسیار سخت و طاقتفرساست.
مجوز بندر خصوصی خواجهنفس در استان گلستان، با چه نوع کاربری صادر شده است؟
مجوز بندر خواجهنفس تجاری و چندمنظوره است؛ یعنی در تمام حوزهها، واردات و صادرات انجام میشود.
آیا این بندر خصوصی هم مانند بنادر فریدونکنار و آستارا قرارداد طولانیمدت با سازمان بنادر و دریانوردی دارد؟
خیر، مجوزی که برای این بندر صادر شده است، صددرصد خصوصی است؛ یعنی بخش خصوصی باید تمام هزینههای ساخت بندر را که در دنیا یکی از گرانترین صنایع بهشمار میرود، انجام دهد. مالکیت این بندر کاملا خصوصی است و دولت فقط بهلحاظ حاکمیتی در آن ورود میکند.
بعضیها در خصوص بندر خواجهنفس، مشکلات و مسائل فنی آن را مطرح میکنند. نظر شما چیست؟
موضوعاتی که افراد در این خصوص مطرح میکنند، به خودشان ارتباط دارد. اینکه آنها این مسائل را با چه انگیزهای طرح میکنند، در واقع ما دنبال کشف نظرات آنها نیستیم! ما معتقدیم سازمان بنادر و دریانوردی، دستگاهی تخصصی است و نظر آن، ارجح است. سازمان بنادر و دریانوردی وقتی سختگیرانه، علمی و فنی، نظرات مشاور طرح را بررسی و سپس مجوز ساخت را صادر میکند، فصل ختامی برای همهی نظرات است که افراد باید تابع نظرات کارشناسی و دستگاههای تخصصی باشند و لاغیر.
پس با این حساب، شرکت شما تمام الزامات دریایی را در بندر خواجهنفس رعایت کرده است؟
بله، با انتخاب مشاور ذیصلاح دریایی و انجام مطالعات ژئوتکنیک، هیدروگرافی، هیدرودینامیک و... طرح توجیهی اقتصادی بندر بررسی شد و همچنین مطالعات زیستمحیطی مورد تایید شورای عالی محیط زیست کشور قرار گرفت، که از عالیترین مراجع اظهارنظر در خصوص اثرات زیستمحیطی است. جا دارد همینجا از زحمات موسس و بنیانگذار بندر خواجهنفس، مهندس شاپور پیرامون، در خصوص رعایت تمام مقرراتی که در ساخت بندری خصوصی اعمال داشته، تشکر کنم که طبق اصل قانون عمل کرده و اکنون این بندر فاقد هر گونه مشکلی است.
بندر خواجهنفس پیش از حضور شما چند درصد پیشرفت فیزیکی داشت و در دورهی مدیریت شما وضعیت آن به چه صورت بوده است؟
بندر خواجهنفس از سال 1386 تا 1390 حدودا 9 درصد پیشرفت فیزیکی داشت و از سال 1398 پس از بهروزرسانی مطالعات طرح توسط سازمان متولی، یعنی سازمان بنادر و دریانوردی، 8/28 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.
آیا بندر خواجهنفس تابهحال از تسهیلات دولتی هم استفاده کرده است؟
شرکت ما تا امروز از هیچگونه تسهیلاتی استفاده نکرده ولی انتظارمان دریافت حمایت از دولت است؛ چرا که شرکت در ساخت زیرساختهای پروژه استراتژیکی بندر خواجهنفس ورود کرده است. اصولا انجام لایروبی حوضچه، کانال دسترسی و ساخت اسکله و پسکرانه را دولتها انجام میدهند و در ادامه با جذب سرمایهگذار، بندر را به بهرهبرداری میرسانند. حالا که بندر خواجهنفس این مسئولیت دولت را پذیرفته است، قطعا حداقل انتظار آن است که حاکمیت در تسهیل موانع ساخت و ایجاد امنیت در سرمایهگذاری، شرکت را حمایت کند.
طبق شنیدهها، در نزدیکی بندر خواجهنفس، طرح ایجاد بندر سبز گمیشان هم دنبال میشود. شما حضور این بندر را در مجاورت بندر خواجهنفس چگونه ارزیابی میکنید؟
اول این را بگویم که نظر مسئولان این است که بندر سبز گمیشان بهطور اختصاصی برای واردات چوب است. این موضوع از نظر من یک سناریو است که بندر خواجهنفس را عقیم میکند! چرا؟ چون پیش از این سازمان نباتات بهعنوان متولی امر، بندر خواجهنفس و مرز اینچهبرون را بهطور مکتوب تنها مبادی ورودی واردات چوب با پوست تعیین کرد و به همین دلیل سازمان بنادر و دریانوردی با تقاضای شرکت طرح توسعه بندر خواجهنفس با ساخت دو پست اسکله موافقت کرد. بر این اساس، بندر خواجهنفس تمهیدات لازم را برای واردات چوب با پوست به کار گرفت که شامل ۱۰ هکتار اراضی پسکرانه و یک انبار هانگار اختصاصی میشود. علاوه بر آن، سازمان بنادر با توجه به مطالعات انجامشده، بندر سبز گمیشان را بهخاطر مشکلات فنی، نداشتن توجیه اقتصادی و محیط زیستی رد کرد و منطقهی جانماییشدهی بندر سبز واقع در تالاب گمیشان را (که در سال ۱۳۸۰ در رامسر به ثبت یونسکو رسیده است) تایید نکرد.
با توجه به صحبتهای شما، پس چه دلیلی برای اخذ مجوز ساخت بندر سبز گمیشان وجود دارد؟
نمیدانم! دستگاههای نظارتی باید بررسی کنند، ولی این را میدانم که عاقبت بندر سبز گمیشان مانند بنادر گز و ترکمن است، چون سازمان بنادر در خصوص احداث بنادر گز و ترکمن، در آن مقطع، نظر مثبتی نداشت. متاسفانه بعضیها همچنان اشتباهات گذشته را تکرار میکنند.
نظر شما در خصوص واگذاری بنادر به بخش خصوصی چیست؟ اقدامات سازمان بنادر و دریانوردی را در این خصوص چگونه ارزیابی میکنید؟
من فکر میکنم این رویکرد خیلی خوبی است که بخش خصوصی تعهدات دولت را میپذیرد و به این بخش کمک میکند. سازمان بنادر وارد بخش خصوصی شد و اقتصاد بازار را پذیرفت؛ بخشهای داخلی و خارجی هم با وجود تحریم و محدودیتها در بنادر، اگر سرمایهگذاری را با همان روش قبلی ادامه میدادند، هیچوقت به این درآمد، تحول و توسعه در بنادر نمیرسیدیم. این یک واقعیت اجتنابناپذیر است. بنابراین باید از مدیران قبلی و فعلی سازمان بنادر و دریانوردی تشکر کرد که این روش را نهادینه کردند و باعث شدند تا بنادر خودکفا شوند. سازمان بنادر در دو سه دههی اخیر از قوانینی تبعیت کرد که موجب تحول در کشور شد. آنها قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی را به بهترین نحو انجام دادند. میتوانید ببینید که در بعضی از واگذاریها در صنایع دیگر، چقدر موارد بحثبرانگیز وجود داشته، ولی در پروژههای سازمان بنادر، هیچ مورد و مسئلهای وجود ندارد؛ هرچند معتقدم که بخش خصوصی باید با پیشنهادات خود، اشکالات احتمالی را رفع کند. من بهعنوان یک شخص فعال در بخش خصوصی معتقدم که مدیران سازمان بنادر، کارشناسان تحصیلکردهای هستند و دنیای اقتصاد را خوب میشناسند. احساس میکنم فعالیتهای سازمان بنادر را میتوان بهعنوان پایلوت بهترین اقدام در اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی معرفی کرد.
تاکنون برای بندر خواجهنفس چقدر هزینه شده است؟
در حدود ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه شده که بهطور کامل از آوردهی سهامداران است.
همراهی مدیران استانی در خصوص بندر خواجهنفس چگونه بوده است؟
اغلب مدیران، دلسوز مردم و علاقهمند به توسعه استان هستند. معمولا اشخاصی هم در بین این خوبان پیدا میشود که کممهری میکنند! حضور این افراد را که ناخواسته به توسعهی استان و کشور کمک میکنند، به فال نیک میگیریم. در نهایت، برای احداث یک پروژه مهم و استراتژیک در یک سرزمین خاص و محروم که در حال شکلگیری است، مدیران ما باید یک وحدت رویه داشته باشند. آنچه اکنون ما را اذیت میکند، موازیسازی در ایجاد بندر است که با احداث بندر سبز گمیشان، طرح توجیه اقتصادی بندر خواجهنفس ساقط میشود. نمیدانیم دادنامهی خود را نزد چه مقامی تسلیم کنیم! شما میدانید که امروزه برای فعالیت دو باب نانوایی در کنار همدیگر هم مجوزی نمیدهند!
در این خصوص بیشتر توضیح میدهید؟
نمیخواهم مباحث خود را وارد چالش کنم، اما بهاختصار بگویم، زمانی که موضوع بندر خواجهنفس مطرح شد و تمام هزینه ساخت را یک بخش خصوصی پذیرفت، همانطور که قبلا هم عرض کردم، در واقع بخش خصوصی به کمک دولت آمد و با توجه به اینکه مطالعات اقتصادی طرح بندر خواجهنفس، توجیه داشت، اکنون بخش خصوصی دیگری اقدامی مشابه در پنج کیلومتری بندر خواجهنفس انجام داده است! دوستان میخواهند بندری به نام بندر سبز ایجاد کنند، صرف نظر از اینکه بندر خواجهنفس توجیه اقتصادی خود را از دست میدهد و همچنین بندر سبز نیز از این قاعده مستثنا نیست. شما در نظر بگیرید، در استان گیلان، بندر انزلی با قدمتی طولانی یکی از بنادر فعال و مطرح کشور است که احداث بندر کاسپین توسط منطقه آزاد در همجواری آن، بندر انزلی را از توجیه اقتصادی نسبت به گذشته دور کرده است، بهطوریکه بندر کاسپین هم شرایط مناسبی بهلحاظ اقتصادی ندارد. البته هر دو بندر، دولتی هستند. اگر تراز مالی آنها منفی باشد، تاثیر ندارد. گرچه سازمان بنادر در آن مقطع در خصوص احداث بندر کاسپین برای حفظ اموال بیتالمال مقاومت کرد، ولی در بخش خصوصی، این روش (احداث دو بندر در کنار هم) انتحاری و خودزنی است و بخش خصوصی این ریسک را نخواهد کرد. از آنجا که هدف ما خدمت به کشور و استان است و بر اساس باورهای علمی، فنی و توسعهای استوار است، بهعنوان یک خادم به دوستان و علاقهمندان ایجاد بندر سبز گمیشان ـ که فعلا هم طرحشان روی کاغذ است ـ میگویم که اگر مایل به داشتن بندر خصوصی مستقل هستید، ما برای واگذاری بندر خواجهنفس با قیمت کارشناسی، اعلام آمادگی میکنیم، چون برای ما داشتن حداقل یک بندر تجاری در استان مهم است؛ با توجه به اینکه بندر خواجهنفس 8/28 درصد پیشرفت فیزیکی دارد و حداقل سه سال بهلحاظ ساخت و از نظر زمانی و مجوزها نیز جلوتر از بندر سبز است.
واقعا بندر خواجهنفس را واگذار میکنید؟
بله، ما شبیه مادری هستیم که زن دیگری ادعای مالکیت فرزندش را دارد؛ پس آنها نزد قاضی میروند و قاضی برای شناسایی مادر اصلی، حکم بر نصفکردن فرزند میدهد و مادر اصلی، فرزند خود را میبخشد. بندر خواجهنفس، فرزند ماست. نمیخواهیم از بین برود و به همین دلیل میخواهیم آن را واگذار کنیم تا استان هرچه سریعتر صاحب یک بندر تجاری شود. یا بگذارند ما کار خودمان را انجام دهیم تا بتوانیم به وعدهی دادهشدهی خود، یعنی پهلودهی اولین کشتی در بندر خواجهنفس در تاریخ 22 بهمنماه 1401 عمل کنیم.
در خاتمه صراحتا اعلام میکنم، وقتی امنیت اقتصادی سرمایهگذار تهدید شود، دیگر انگیزهای برای او باقی نمیماند؛ اما من انگیزه و ارادهی خود را بالاتر میبرم. |