عرصهی خاک ایرانزمین را که بر نقشه مینگریم، در جنوب پیکر پاک هرمزگان آرمیده است که چون پرندهای بالهایش را به هر سو گشاده است. در ۱۲ مهرماه ۱۳۵۵ خورشیدی، با نام «هرمزگان»، استانی بر پهنهی کشور بزرگ و کهن ایران خودنمایی کرد و با آن خو گرفت؛ استانی پهناور که از یکسوی سر بر شانه دریا دارد و از سویی دیگر به صخرههای کوهستان تکیه کرده است. استان هرمزگان، شهرهای بزرگ و کوچکی را در خود جای داده که از این میان، بندر عباس بهدلیل وسعت خاک، جمعیت زیاد و اهمیتی که دریا (خلیج فارس) به آن داده است، بهعنوان مرکز این استان پهناور در نظر گرفته شده است.
پایهگذاری این شهر بندری با عنوان «قلعه عباسی» یا «قلعه مبارکه عباسی» در پاسخ به یک مسئلهی حیاتی ملی که همانا واکنشی در برابر حضور بیگانگان بود، صورت گرفت. آن زمان که پرتغالیها اقدام به ساخت قلعهای در محل «گمبرون» کردند، ایرانیان دورهی شاهعباس صفوی واکنش نشان داده و ضمن تخریب آن، قلعهای را بنا نهادند به نام «قلعه شاهی» یا «قلعه عباسی» که هنوز محلهای در غرب بندر عباس به نام قلعه شاهی وجود دارد. از آن پس از سراسر جنوب، و حتی نواحی دورتر، مهاجرتها به این بندر آغاز شد. موقعیت بسیار حساس و مهم بندر عباس بهلحاظ ارتباطی، نظامی، تجاری و سیاسی، عامل اصلی این مهاجرتها بوده که هماکنون پس از گذشت چهار قرن از موقعیت ویژهی آن کاسته نشده است.
بافت اولیهی جمعیتی و نژادی مردم بندر عباس ریشه در موقعیت آباد پیرامون رودخانهی میناب (دشت میناب) داشته است. سپس با مهاجران بلوچ، آبادیهای اطراف و آنگاه با اقوام و گروههای دورتر و غیرمتجانستر مخلوط و ممزوج شدند. با ورود مهاجمان و مهاجران عرب از آنسوی آبهای خلیج فارس به این منطقه، این اقوام نیز در بافت جمعیتی آن حل شدند. آمدن اقوام جنوب فارس و لارستان همراه با لشکرکشیها و استقرار خارجیان، ماموران دولتی و مهاجران جویای کار به بندر عباس که اهمیت تجاری و صنعتی این بندر را بیشتر به رخ میکشید، بافت جمیعتی این شهر را شلوغتر و درهمتر کرد.
به موازات گسترش شهر، جمعیت آن نیز رو به فزونی نهاده و در پی آن محلههای تازهای شکل گرفت تا آنجا که روستاهایی چون نابند، مغناخا، داماهی، شغو، سورو و... نیز به محلههای بندر عباس تبدیل شدند. پس از تشکیل پلیس جنوب (S.P.R)، ساخت کنسولخانهی انگلیسیها، ایجاد خطوط تلگراف، دارالحکومه (کلاهفرنگی)، ایجاد گدامی (انبارکالا)، تاسیس گمرک، کنسولگری روس، ساخت اسکله، تاسیس شرکت اتلس (شیلات)، کارخانه برق، نخریسی خنجی، ایجاد بهداری و نیروی ژاندارمری، تشکیل نیروی دریایی، ایجاد نظمیه (شهربانی)، تشکیل شهرداری (بلدیه)، اداره فرهنگ و دهها تاسیسات عمرانی دیگر که همراه با ازدیاد نفوس (جمعیت) بود، محلههای جدیدتری را به وجود آوردند و رونق گرفتند که همچنان رو به ازدیاد نهاده است.
طی چهار قرن، جمیعتی در بندر عباس شکل گرفت که اساس آن مهاجرت است. بندر عباس فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر نهاده و سالهای رونق و رکود را تجربه کرده است، اما هیچگاه از جاذبههای اقتصادی و اجتماعی آن بهمنظور جلب مهاجران کاسته نشده است. چنانچه امروزه این شهر بهعنوان قطب ارتباطی، دریانوردی، صنعت، شیلات و نظامی کشور مطرح است.
محلات بندر عباس از آغاز تا پایان قاجاریه
قلعه شاهی، اوزیها، سیاهان، پشت شهر، حسینآباد، توشهر، بیرون شهر و عمارت کلاهفرنگی و همچنین روستاهای مغناخا، نابند و سورو که تا آخر قاجاریه نیز سیدکامل، گورفرنگ، کارگزاری، سرریگ، بلوچها، طارمیها، فینیها، شمیلیها، برکه ناظمی، کلهپزون، لاریها، محله بازار، سیم بالا و... به آن اضافه شد.
محلات بندر عباس در دوران پهلوی
در این دوران با گسترش مهاجرت روزافزون از روستا به شهر و کوشش حکام بهمنظور گسترش و توسعهی شهری، محلات جدیدی به شهر افزوده شد، بهطوری که در این دوران مناطقی که در حکم روستا بودند همچون مغناخا، نابند، سورو، شغو و خاجتا با گسترش شهر تبدیل به محلات آن شدند. مهمترین محلاتی که از ابتدا تا پایان دورهی پهلوی به وجود آمده یا گسترش یافتند، عبارتاند از محلات پشتبن، کنسولگری، نظرآباد، برکهگرد، دروازه ایسینی، کمربندی، درخت سبز، راهداری، چاهستانیها، شیرهای اول، دوم و سوم، باغ مولوی، چارباغ، برق، سهزیارتان و داماهی که در آغاز این دوره به وجود آمده یا گسترش یافتند. با قدرتگرفتن حکومت مرکزی در پی خروج نیروهای متفقین پس از جنگ دوم جهانی، شهرکهای نظامی و ارتشی و در ادامهی آن اداری و کارمندی همچون هوایی، هدیش، مهکان، شهرک ملوانان، فرودگاه قدیم، آریاشهر، کمپ برق، کمپ گاز، جهانبار، ششصد دستگاه، چهارصد دستگاه، دوهزار و پانصد دستگاه، سهراه گمرک، فرهنگیان، استنویک، شهناز و... تا پایان این دوره به وجود آمدند.
محلات بندر عباس پس از انقلاب اسلامی
گلشهر، زیباشهر، آزادشهر، بهشت بندر، طلائیه، سنگکن و مجتمعها و محلات پیرامون بلوار امامحسین(ع).
وجه تسمیه برخی از محلههای بندر عباس به ترتیب حروف الفبا
اِستَنویک: در ضلع شمالی چاربرکه (منطقهی پشت موزه و ارشاد فعلی) تاسیساتی راهاندازی شد بهمنظور اسکان و استراحت کارکنان شرکتهای ایتالیایی که مشغول ساختن اسکله بودند. خود آنها این مکان را «استندویک» (استرحتگاه هفتگی) مینامیدند و در گویش مردم به «استنویک» معروف شد.
اِوَزیو (اِوَزیها): عدهای از اهالی شهر اوز و گراش لارستان به بندر عباس مهاجرت کردند و در ضلع غربی شهر که پیش از آن بهخاطر بنای قلعهی مبارکه شاهعباسی در این مکان به محلهی «قلعه شاهی» شناخته میشد، سکنا گزیدند که پس از آن به محلهی اوزیها مشهور شد.
بُرکهگرد: برکهگرد از سازههای دوره صفوی بوده که در شمال آبادی بندر عباس احداث شد و اکنون در قلب شهر قرار دارد. این برکه برخلاف دیگر برکهها که سقف گنبدی آنها هرمیشکل بودند، سقف آن کاملا مدور و گرد بود. ازاینرو به «برکهگرد» معروف شده و محله به همین نام پابرجاست.
بُرکه ناظمی: این برکه در ضلع جنوبی محلهی سیدکامل و پشتبَن قرار داشت که توسط ناظمالتجار ساخته شد، به «برکه ناظمی» معروف شد و محلهای به همین نام شکل گرفت. امروزه نه از برکه خبری هست و نه از محله و جای خود را به خیابان شهیدجعفری داده است.
پُششهر (پشت شهر): در آن زمان که شهر بندر عباس حصار داشته، این محله در انتها یا پشت شهر قرار داشته و به اختصار «پششهر» نامیده شده است. از آنجا که اهالی آن به صیادی مشغول بودهاند، به «کماتها» نیز معروف بوده است.
چاربُرکه (چهاربرکه): در غرب بندر عباس محوطهای بود که سیلابها به آنجا روانه میشدند و در آنجا مبادرت به ساخت برکه (آبانبار)های متعدد شده بود، ازجمله در یک نقطهی نزدیک بههم چهار برکه احداث شده بود که این منطقه را که برابر پشت شهر و پس از حسینآباد قرار داشت، «چاربرکه» مینامیدند. اخیرا محلهی ۲۲بهمن بر جای آن ایجاد شده است.
چاهستانی: این محله که نشمینگاه اهالی روستای چاهستان بود و در جانب شمال شرقی بندر عباس، ابتدای جاده کمربندی قرار داشت، پس از انقلاب رونق گرفت.
چهارصد دستگاه: در ضلع شمالی کوی دوهزار، 400 باب خانه مسکونی از سوی بانکهای رفاه و مسکن بنا شده و در اختیار متقاضیان قرار گرفته است.
حسینآباد: سدید مینویسد: چون از عباسی خارج شده طرف مغرب روند، بدوا به باغ و عمارت حسینآباد رسیده، تقریبا قریب عباسی واقع (ضلع جنوبی محلهی ۲۲بهمن یا حوالی هتلهما) و آن نقطه تعلق به امینالتجار دارد. از حسینآباد تا قریهی سورو هیچ ابنیه دیگری دیده نمیشود. امروز نام این محل منسوخ شده است.
خاجتا (خواجهعطا): از انتهای خور گورسوزان تا انتهای روستای نابند، دهی بوده است بهنام خواجهتا (خواجهعطا) که بیشتر اهالی آنجا اهل کهورستان بودهاند و به شغل سقایی یا آبفروشی اشتغال داشتهاند، زیرا در این روستا چاههایی که آبشان گوارا و قابل شرب بوده، حفره میشده است. خواجهعطا، وزیر مدبر دوران ملوک هرمز بوده که مانع از هجوم پرتغالیها به جزیره شده است.
دوهزار: به مناسبت جشنهای دو هزار و ۵۰۰ سالهی شاهنشاهی در جنوب غربی بندر عباس تعداد دو هزار و 500 باب خانهی کارگری ساخته شده که بهعلت سختبودن گفتن دوهزار و 500، به بیان دوهزار اکتفا و به محلهی (کوی) «دوهزار» نامور شد و هماکنون نام آن به «کوی ملت» تغییر داده شده است.
راهداری ایسین: در مسیر روستای ایسین به بندر عباس، برج و بارویی ساخته شده بود بر بلندای تپهای که از مسافران و قافلهها عوارض راه میگرفتند. با توسعهی شهر، حوالی این برج، مسکونی شد و محلهای شکل گرفت با نام «راهداری ایسینی» و بعدها به دروازهی ایسینی و امروزه به «سهراه ایسینی» مشهور است.
راهداری کلاتی: ساختمان راهداری یا برج عوارضی که در مسیر روستای کلات به بندر عباس و البته در انتهای آبادی شهری قرار داشت و محل امروزی آن تقاطع خیابان کمربندی و شهیدجعفری است که بهمرور اطراف آن ساختمانسازی شد و نام محلهی «راهداری کلاتی» را بر آن نهادند.
سرریغ: سرریگ، قدیمیترین محلهی بندر عباس که زمینهای آن شنزار و محل بارانداز کاروانهای شتر بوده است.
سورو: روستای بندری سورو با قدمتی بیش از بندر عباس که در گذشته مستقل بوده و چند دهه است که یکی از محلههای غرب بندر عباس به شمار میآید.
سهراه گمرگ: بهدلیل احداث و بنای منزل مسکونی مدیر گمرک و سپس احداث منازل پرسنل گمرک که از چوب ساخته شده بودند، به محلهی «سهراه گمرک» نامور شده است.
سیاهون: در این محله سیاهان ساکن شدهاند و به نام آنان مشهور گشته شده است.
سیدکامل: آرامگاه امامزاده سیدکامل از فرزندان امام موسی کاظم در غرب بندر عباس قرار گرفته و این محله را به این نام مینامند.
سیمبالا: نخستین کابل تلگراف از جزیرهی هنگام به بندر عباس در این محل از دریا سر برآورده؛ یعنی سیم بالا آمده و از نخستین محلههای بندر عباس در مرکز شهر است.
شاهحسینی: در دههی 40 خیابانی منشعب از خیابان اصلی احداث شد و چون در زمان فرمانداری آقای شاهحسینی این خیابان آسفالته شد و ایشان آن را افتتاح کردند، «شاهحسینی» نام گرفت و مشهور شد و بخشی از محلههای سرریغ و بلوچها در این خیابان واقع شده و محله را به نام «شاهحسینی» میشناسند.
ششصد دستگاه: نخستین محلهی سیستماتیک بندر که با احداث ۶۰۰ خانه و تاسیسات زیربنایی برای اسکان کارمندان دولت شکل گرفت، در غرب بندر عباس واقع است.
شَغو: شغ به معنای صخره، زمین سخت و تپهمانند است و این روستا چون بر چنین طبیعتی قرار گرفته، «شغو» نامیده شده است. شغو که اتراقگاه مسافران بوده و دامداری در آن رواج داشت و در مسیر ورودی بندر عباس قرار داشته است. نخستین پلیسراه بندر عباس در آنجا دایر شد و سپس در محدودهی تاسیسات نیروی هوایی قرار گرفته، اهالی از آنجا کوچانده شدند، در محلی جدید استقرار یافتند و در آخر به شهرک توحید تغییر نام پیدا کرد، اما در افواه عموم به شهرک «شغو» معروف است و یکی از محلههای بندر عباس قلمداد میشود.
کارگزاری: محل اجتماع و فعالیت کارگزاران دولتی داخلی و خارجی بوده و از نخستین محلههای شهر به شمار آمده و هنوز به همین نام ماندگار است.
کِرَتی: این محله بر اساس احداث یک حسینیه (ممبر) که تیرک اصلی سقف آن از کندهی تنومند درخت کرت بوده، به «کرتی» مشهور شده است. بهدلیل وجود ساختمان ساواک (سازمان امنیت) در دههی 40 در آن منطقه، اکنون به محلهی «سهراه سازمان» معروف است.
کلهپزون: در این محله بیشتر کسانی که به کار پخت و فروش کلهپاچه اشتغال داشتند، زندگی میکردند.
کنسولگری: محل احداث نخستین کنسولخانهی انگلیسیها که بعدها به بیمارستان تبدیل و به نام بیمارستان ثریا مشهور شد.
کوی پلیس: در شرق کوی دوهزار، بر گرداگرد برکههای آب، تعدادی بنا برای استفادهی پرسنل شهربانی ساخته و به کوی پلیس نامور شد.
گورفرنگ: محل دفن فرنگیها (اروپاییها)، قبرستان خارجیها.
مُغناخا (نخل ناخدا): در کتاب منافع انگلیسیها به سال ۱۹۰۷ (۱۲۷۷خورشیدی) آمده است: مغناخا (نخل ناخدا) در پنجمایلی ساحل شرقی بندر عباس قرار دارد. حدود 20 خانه دارد با جمعیتی که اکثرا شیعی هستند. بخشی از مردم اینجا مشغول کشاورزی هستند که تولیدات خود بهخصوص سبزیجات را در بندر عباس به فروش میرسانند، مابقی ماهیگیرند، عدهای هم نخلدارند و از این راه زندگی میگذرانند. بههمین دلیل هم به مغناخا معروف شده و امروز یکی از محلههای بندر عباس است که فرودگاه بینالمللی در شرق آن قرار دارد.
مهکان: خانههای بلندمرتبهی پرسنل نیروی دریایی در محلهی سورو که شرکت سازندهی آن «مهکان» بود، قرار داشت.
هدیش: مجتمع مسکونی پرسنل نیرویی دریایی در محلهی سورو که شرکت سازندهی آن «هدیش» بود، قرار گرفته بود.
یادبود: در جشن تاجگذاری محمدرضاشاه پهلوی، میدانی با یک ستون یادبود در میانهی محلههای پشت شهر و اوزی بنا شد و پس از آن محلهای به نام «یادبود» شکل گرفت. |
* دوماهنامهی «نسیم بادگیر»، شمارهی 8، تابستان 1397، صص 37-42.